پوریاپوریا، تا این لحظه: 16 سال و 10 ماه و 17 روز سن داره
پارساپارسا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 13 روز سن داره

پوریا و پارسا

کوه سنگی

یه روز قبل از ظهر به خاطرفرار از شلوغی مشهد رفتیم کوه سنگی جای همه دوستان خالی      اولش که پارسا جون ما خواب تشریف داشت اونم چه خوابی ازاون خوابهایی که دیگه خیال بیدارشدن نداره        تازه وقتی بیدارشدی کلافه بودی وانگارکسرخواب داشتی ولی تا شهربازی رو دیدی مثل فرفره شدی اخ جون بازی      باکفشاتم مشکل داشتی همش میخواستی ازپات درآری داداشی هم که خیال دست برداشتن نداشت    مرحله اخرهم دیزی سنگی غذای م...
5 مهر 1393

مشهد

یاامام رضااگه بگم زیارتت رو نصیب فرشته هام کردی دروغ نیس چون ماکه لیاقت کنیزیت رو هم نداریم هم رکاب فرشته هاشدیم تا عرض ارادت کنیم    از برکت دعای تو باران گرفته است یک شهر مرده با نفست جان گرفته است بوی بهشت گمشده در توس می وزد یا نه! هوای توست که جریان گرفته است ..         پسرگلم موفق به زیارت ضریح شد باکمک بابایی وآقاجون                  ولی فسقل خان ما ازبس طرف خانوما شلوغ بود همش حوصله اش سرمیرفت زیارت قبول پ...
5 مهر 1393

سفرنامه سوم

بله روز بیست و دوم شهریور ماه روز موعود فرارسید فسقل خان ما قراره واسه باراول برن مشهد بشن مش پارسا اولش قرار شد با هواپیما بریم ولی ازاونجایی که آقاجوون وعزیزجونم بامامیومدن ووازاونجایی هم که ازهواپیمامیترسن قراربراین شد که با قطارعازم بشیم که کیفشم بیشتره  روزاول که نزدیک ظهر سوار قطار شدیم ازهمون ابتدا فسقلی ما خوابش برد سه ساعت تموم تا چشماشوبازمیکرد فکرمیکرد رو پاهای منه زود پلکاش آویزون میشد ودوباره میخوابید   داداشی هم فرصت رو غنیمت میشمرد وازسرو کول ما بالا میرفت   بعدازیه دل سیر خوابیدن بلند شدی رفتی بالای منبر وشروع کردی به آوازخ...
5 مهر 1393

یاامام غریب

بس که دلتنگم اگرگریه کنم میگویند قطره ایی قصدنشان دادن دریا دارد   تنهاجایی که همهمه وشلوغیش آرامش بخشه  حرم توست      السلام علیک یاسلطان عشق بالاخره بعدازسه سال آقا مارو طلبید قربون غربتش قربون تنهایی هاش یکی نیس بگه اخه آقا اون زمون که غریب و بی کس بودی این مومن هاکه موقع اذون  همدیگه رو هول میدن تا کنارت نمازبخونن کجابودن ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ...
5 مهر 1393

پست فراموش شده

درود به دوستای عزیزم  ببخشد یه مدتی نبودم  ممنون که با نظراتتون بهم لطف داشتید  متاسفانه این روزها اینقدر سرمون شلوغه که اصلا فرصت نمیکنم وبلاگ فرشته هامو به روز کنم مشغول آمادگی واسه اسباب کشی ومسافرت و وسایل مدرسه پوریاجونم ودرضمن درگیر دندونای فسقل خان شدیم  اواخر شهریور ماه بود که تصمیم گرفتیم بریم مسافرت البته قبل ازاون متوجه شدم دندون ششم پارسا که چندوقتی بود که یه ریزه نوکش زده بود بیرون به طور کامل الان مشخص شده دردشم کمترشده البته ماکه توفلسفه دندونای پارسا  موندیم که چرااینقدرنامرتب درمیان به هرکی هم گفتیم سردرنیاورد دندون ششم بازم ازبالا دراومده ازپایین فقط دوتا دندون داره&nb...
5 مهر 1393